سرگذشت دکتر ایرج جهانگیر تاراپوروالا

«ارائه شده در هفته‌نامه‌ی امرداد»

پژوهش، گردآوری و نگارش: فرید شولیزاده

اگر خواسته باشیم از میان پارسیان هند، نام پنج اندیشمند را گزینش کنیم، بی‌شک «دستور دکتر ایرج جهانگیر تاراپوروالا»(:TARAPOREWALLA, Irajji Sohrabji ) یکی از آن پنج تن خواهد بود. ایشان را باید یکی از بزرگترین پژوهشگران دین و فرهنگ زرتشتی در یک سده‌ی گذشته و بی‌شک زنده کننده شراره‌های فرزانش‌فرهمندی(:حکمت‌خسروای) در جهان زرتشتی به‌شمار آورد. دکتر ایرج تاراپوروالا در سال 1884م در هندوستان زاده شد. پس از پشت‌سر گذاشتن تحصیلات متوسطه و به‌پایان رساندن دوره‌ی موبدی در مدرسه‌ی «کاما»، برای فراگیری آکادمیک دانش اوستا، رهسپار کشور آلمان شد. دکتر تاراپوروالا در آلمان نزد اوستاشناس آلمانی «کریستین بارتولومه» به فراگیری زبان‌های اوستایی، سنسکریت و پهلوی پرداخت. دکتر تاراپوروالا، هم‌زمان با تحصیل، پژوهش‌های دامنه‌داری را بر روی ساختار تطبیقی زبان سانسکریت با زبان اوستا، به‌گونه‌ای مشخص «ریگ‌ودا» با «گات‌ها» آغاز کرد. نتیجه‌ی درخشان این پژوهش‌ها، سال‌ها بعد در برگردان ایشان از گات‌ها نامور به «نغمه‌های آسمانی زرتشت» نمود پیدا کرد. دستور دکتر تاراپوروالا در پیشگفتار برگردان خویش از گات‌ها خاطره‌ای از دوران تحصیل را بازگو می‌کند که خود گویای نگاه بیمار خاورشناسان غربی به دین و فرهنگ زرتشتی است: «زمانی که در آلمان مشغول تحصیل و فراگیری زبان‌های اوستا و سنسکریت بودم به‌یاد دارم که کریستین‌بارتولومه بر سر کلاس درس که من هم در آن حاضر بودم رو به شاگردانش می‌گفت که زرتشت تنها یک فیلسوف است و نمی‌توانید آن را با جایگاه آسمانی عیسی‌مسیح هم‌سنگ کنید.» تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…

دستور دکتر تاراپوروالا پس از دریافت مدرک دکترا در رشته‌ی زبان‌های اوستایی و سانسکریت،‌ با کوله‌باری از تجربه به هندوستان بازگشت. ایشان در کنار همکاری با موسسه‌ی خاورشناسی «کاما»، با سمت استاد زبان‌های باستانی به‌تدریس در دانشگاه «مدرس»(:madras) پرداختند که این همکاری تا هنگام مرگ ادامه داشت. دکتر تاراپوروالا در دانشگاه مدرس به دانشجویان هندی، زبان سنسکریت تدریس می‌کرد. به زبانی دیگر یک تن پارسی به برهمن‌هایی که خود صاحب زبان سنسکریت بودند، این زبان را می‌آموخت.

دکتر تاراپوروالا فرنشینی دانش‌سرای دینی «کاماآتورنان» را نیز بر دوش داشتند. ایشان پس از بازنشسته شدن «دستور دکتر سهراب جمشیدجی بلسارا»، جانشین ایشان در مرکز آموزش‌موبدان نامور به «کاماآتورنان» شدند. این انتصاب هم‌زمان با دوران تحصیل دو نوجوان ایرانی به‌نام‌های «رستم شهزادی» و «فیروز آذرگشسب» در این دانش‌سرا بود.

پس از 30سال کوشش و تلاش، پژوهش‌های دامنه‌دار دکتر تاراپوروالا به‌بار نشست و برگردان ارزشمند ایشان از سرودهای مینوی گات‌ها به‌پایان رسید. این برگردان که به «نغمه‌های آسمانی زرتشت» نامور است، نخستین‌بار در سال 1951م به‌زبان انگلیسی در بمبیی به‌چاپ رسید. این ترجمه به‌عنوان یکی از بهترین ترجمه‌های موجود از گاتها در جهان شناخته می‌شود. پارسیان‌هند به این برگردان، به‌عنوان یکی از مرجع اصلی ترجمه‌ی گات‌ها می‌نگرند و تاکنون به‌شکل پیوسته در چاپ آن به زبان‌های انگلیسی و گجراتی در بمبیی، لندن و… کوشیده‌اند.

ترجمه دکتر تاراپوروالا از سرودهای مینوی گات‌ها، برگردانی موشکافانه است که شامل آوانشت اوستایی، آوانویسی لاتین، ترجمه واژه‌به‌واژه، ترجمه آزاد، تفسیر هر بند و در پایان واژه‌شناسی آن بند است. در این میان آنچه برگردان گات‌ها دستور «تاراپوروالا» را از بسیاری ترجمه‌های خاوشناسان غربی متمایز می‌کند، نگاه دینی و عرفان‌محور این ترجمه است. چه، بیشتر اوستاشناسان باخترزمین به‌شوند تعصب مذهبی و یا گرایش‌های مادی‌گرایانه‌ی حاکم بر جهان غرب، پایگاه مینوی و عرفانی اشوزرتشت را به‌عنوان پیامبری بزرگ و آموزگاری بلندپایه نادیده می‌گیرند و در ترجمه‌ی واژگان سپند مانتره، تنها به جنبه‌ی مادی و ظاهری واژگان بسنده کرده و کوشش ندارند تا جنبه‌ی مینوی و عرفانی آموزه‌های گات‌ها را درک کنند. این دقیقا همان چیزی است که در برگردان «دکتر تاراپوروالا» بدان توجهی خاص شده است.

استاد عالی‌قدر زنده‌یاد دستور دکتر تاراپوروالا در بخشی از پیشگفتار کتاب «نغمه‌های آسمانی زرتشت» پیرامون رهیافت به مفاهیم این سرودها می‌فرماید: «تنها کسانی که به راز درون خود پی‌برده و باکوشش خستگی‌ناپذیر برای پاک کردن مغز خویش از هرگونه پلیدی و اندیشه‌های ناشایست طریق روحانیت را طی کرده‌اند، می‌توانند به‌درک گفتار و مفاهیم درونی سخنان پیامبر بزرگ نایل آیند. بنیان‌گزار دین و سراینده سرودهای آسمانی گات‌ها از روی خرد و معرفت پُرژرف، آموزه‌هایی پر از حکمت و فلسفه ایراد کرده است. گفتار این فرزانه‌ی بزرگ را نمی‌توان جاهلانه رها کردن تیری در تاریکی دانست و یا آن را با حرف‌های نامفهوم کودک شیرخواری تشبیه کرد. بلکه باید این سخنان مانتره را برآمده شخصیتی سترگ دانست که به منتهی درجه‌ی کمال رسیده و با پروردگار یکتا و بی‌همتا به همپرسگی(:الهام مینوی) رسیده است. پیامبر بزرگ حقایق آموزش‌های خویش را به شاگردان و پیروان اولیه خود تعلیم داد، ولی نسل‌های بعدی نتوانستند آنطور که باید و شاید گفتار پیامبر خود را درک کنند. بنابراین رفته رفته موهوم و خرافات که زاییده‌ی جهل و نادانی است، آموزش‌های حکیمانه‌ی آن رادمرد بزرگ و نجات دهنده‌ی بشریت را مغشوش و پریشان ساخت.»

استاد بزرگ جایی دیگر در فصل نخست کتاب «بازگشت به گات‌ها» می‌نویسد: «پیشینه‌ی تمامی مذاهب گویای آن است که بنیان‌گزار آن مذهب همیشه گفتارش از روی دانش، حکمت، بینش و بصیرت بوده و الهامی از جانب خداوند یکتاست و خود بنیان‌گزار نیز دارای شخصیتی ممتاز و مافوق‌بشر عادی آن روزگار بوده و به زبانی دیگر ابرمرد بوده است. مریدان و پیروان اولیه نیز که همزمان با پیامبر بوده و یا چند سال بعد از او آمده‌اند، از لحاظ فهم، ادراک و بصیرت به موضوع‌های مذهبی و گفتمان‌های اخلاقی نسبت به اشخاص متوسط و عادی بسیار برتری داشته‌اند، چنان‌که سرایندگان «یسنا» چنین بوده‌اند. ولی شوربختانه با گذشت زمان، موهوم و خرافات و روش‌های ناپسند وارد آیین پاک و بی‌آلایش بنیان‌گذار دین شده و به مرور زمان جای تعالیم اصولی پیامبر را می‌گیرد. در این روزگار که شناخت ما به مفاهیم درونی سرودهای مینوی گات‌ها، با گذشتگان قابل سنجش نیست، گاه بیداری است. درنگ جایز نیست، باید به آغوش آموزه‌های گات‌ها بازگردیم.»

شادروان «موبد فیروز آذرگشسب» که در دانش‌سرای دینی «کاما‌آتورنان» افتخار شاگردی دکتر تاراپوروالا را داشت، پیرامون ترجمه‌ی ایشان از گات‌های اشوزرتشت می‌نویسد: «ترجمه‌ی انگلیسی ایشان از گات‌ها با دقت و موشکافی خاصی تهیه شده و نسبت به ترجمه‌های سایر خاورشناسان غربی بهتر است، به زبان ساده‌تر بیشتر بوی ایرانی و زرتشتی بودن می‌دهد.»

«دکتر جتندر موهن چترجی»، از شاگردان برهمن(:هندو) دکتر تاراپوروالا در دانشگاه مَدرَس بود. وی در نزد دکتر تاراپوروالا، زبان‌های اوستایی و سنسکریت را فراگرفت. دکتر جتندرموهن به سال 1976م در شهر «کلکته» هند، ترجمه‌ای از گات‌های اشوزرتشت به‌نام «سروده‌های آتوربان زرتشت» به زبان‌های سنسکریت و انگلیسی عرضه کرد. این برگردان، نخستین ترجمه آکادمیک گات‌ها توسط یک پژوهش‌گر هندی غیرزرتشتی بود و البته مورد توجه محافل آکادمیک هند قرار گرفت. جتندرموهن در پیشگفتار آن کتاب، دانش استاد خود دکتر تاراپوروالا را بسیار ستوده است. زمانی که آکادمی علوم هند از دکتر «جتندرموهن» به‌شوند کوشش‌های علمی‌اش تقدیر به عمل آورد، وی درمیان سخنرانی با یادی از استاد شادروانش، دکتر تاراپوروالا، وجود وی و کوشش‌هایش را فصلی نو در پژوهش‌های تطبیقی زبان‌های سنسکریت و اوستا در شبه‌قاره هند معرفی کرد و او را ستود.

«دستور دکتر ایرج جهانگیر تاراپوروالا» در کنار اثر ارزنده‌ی «نغمه‌های آسمانی زرتشت»، آثاری دیگری را نیز از خود به‌یادگار گذاشته‌اند. از آن جمله‌اند: «گزیده‌ای از متن‌های اوستا و پارسی‌باستان» کلکته1922م، «کیش زرتشت» 1926م مدرس، «بازگشت‌به‌گاتها» (:back to gatha)، «نیایش‌های روزانه‌ی زرتشتیان»، «تاریخ زرتشتیگری» و…

در سال 1334خورشیدی، به‌خواست و پیگیری «استاد ابراهیم پورداوود»، دانشگاه تهران از دستور دکتر تاراپوروالا برای سفر رسمی به ایران و ایراد سخنرانی در دانشگاه تهران دعوت به عمل آورد. پس از فراهم شدن مقدمات سفر، دکتر تاراپوروالا قصد عزیمت به ایران را کرد. آن هنگام به‌شوند شیوع یک بیماری واگیردار در هندوستان، مسافران برای سفر به خارج از کشور، واکسناسیون می‌شدند. اما شوربختانه به‌شوند سهل‌انگاری متصدی قرنطینه و اشتباه در تزریق، رویدادی ناگوار به‌وقوع پیوست و زرتشتیان جهان و دوستداران فرهنگ زرتشتی، دانشمندی بزرگ و کم‌نظیر را از کف دادند. «دستور دکتر ایرج جهانگیر تاراپوروالا» در پانزدهم ژانویه 1956م برابر با 24دی‌ماه 1334خورشیدی چشم از گیتی فرو بست.‌ سالیان درازی است که کسانی چون او و دستور دکتر دهالا دیگر در میان ما نیستند، اما اندیشه‌ی روشن و بزرگ آنها، روشنی‌بخش راه زندگی ماست. باشد که ماهم به یاری این روشنایی به‌درستی راه بجوییم. ایدون باد.

منبع: فصلی از کتاب چاپ نشده ای از نگارنده

Leave a comment

Filed under فرزانگان زرتشتی, نسک‌های پهلوی و پازند, اوستاشناسی

Leave a comment