چون او انسانم آرزوست… (یادی از موبد رستم شهزادی)

به مناسبت بیست و سوم اسفند ماه،سال روز درگذشت «موبد رستم شهزادی»

«ارائه شده در ماهنامه‌ی فروهر»

نگارش و گردآوری: فرید شولیزاده 

ز استاد چو وصف جام جم بشنودم    خود جام جهان نمای جم من بودم

ایدریاد یابد انوشه روان دستور«رستم دینیار شهزادی»،دستور بزرگ زرتشتیان ایران و پیشوای فرزانه ی زرتشتیان جهان،فخر آزادگان و سرمشق خداجویان و دین باوران راستین.آن بزرگ مُرشدی که وجود بی مانندش به راستی جام جهان نمای جم میبود؛چه سرچشمه ای بود جوشان از راستی و معدنی بود غنی از دانش توحیدی.پاکمردی که در سراسر عمر پُربرکتش با اندیشه،گفتار و کردار نیک زیست.آن آموزگار بزرگی که در راه شناساندن حقیقت آموزه های اشوزرتشت هر سختی،ناهمواری و ناملایمتی را به جان خویش خرید و چه بسیار که در این راه مورد طعن و لعن گروهی از همکیشان متعصب و جاهل خود قرار گرفت.اما چون دماوند،استوار و پابرجای تا آنجا که توان داشت در راه سربلندی دین و ترویج دینداری کوشید.عمری با سادگی زیست و در طی طریق طریقت گدازنده اشو زرتشت،عاشقانه سوخت.به راستی که دستور رستم شهزادی تجسم زندۀ یک اَشون و بحَق سوشیانت زمان بود…

زنده یاد،فرزانه ی دانشمند،دستور رستم شهزادی فرزند دستور دینیار شهزادی،درسومین روز فروردین ماه سال 1291خورشیدی در یزد(کوی دستوران) دیده به جهان گشود.نخست تحصیلات ابتدایی را در دبستان دینیاری یزد پشت سر گذاشت،از آنجائی که در یزد امکانات ادامه تحصیل در دبیرستان برایش وجود نداشت و ذهنش مشتاق علم بود از سوی کنکاش موبدان یزد به همراه روانشاد «دستور فیروز آذرگشسب» به تهران برای ادامه تحصیل اعزام شد.

در اپتدا به مدت پنج ماه در دبستان جمشیدجم تحت مدیریت شادروان سهراب سفرنگ ادامه تحصیل داد و با مقدور شدن امکان ادامه تحصیل در دبیرستان البرز که در آن زمان به نام «کالج آمریکایی» خوانده می شد و از برجسته ترین دبیرستانهای ایران بود،تحت نظارت شادروان «دستور رستم ماونداد» به ادامه تحصیل مشغول شد.

نظر به اینکه وی انسانی باهوش و سرشار از استعدادهای گوناگون بوده و حافظه قوی ای هم داشتند،به پیشنهاد آن پاکمرد بزرگ شادروان میرزا سروش لهراسب،کنکاش موبدان یزد در سال1307 خورشیدی با هزینه خویش ایشان را به همراه دستور فیروز آذرگشسب به منظور کسب آموزشهای عالیه در زمینه دین زرتشتی و احاطه کامل بر زبانهای اوستایی،پهلوی،پازند و مسائل تطبیقی ادیان به مرکز عالی پژوهشهای دینی«کاما آتورنان» که دانشکده و پژوهشگاهی است ویژه تربیت موبدان دانشمند در هند،اعزام کرد.

تحصیل در این مرکز برجسته ی آموزش عالی به دو دوره کلی تقسیم شده است.نخست یک دوره سه ساله که هدف آن تربیت موبدان اوستاخوان است و پس از آن یک دوره تکمیلیِ ویژه،چهار الی پنج ساله تخصصی تر که در پایان فراگیری این دوره آموزشی هشت ساله فرد با مدرک ممتاز «موبد دانشمند» فارغ التحصیل می شود.دستور رستم شهزادی هر دو دوره این آموزشگاه را با موفقیت و مدارج درخشان پشت سرگذاشت و در سال 1314 در آتش ورهرام بمبئی به مقام بزرگ و ارزشمند،موبدِ دانشمند سرافراز گردید.وی علاوه بر مدرک عالی به دریافت «مدال خوش اخلاقی موبدان» نیز نائل شد.دستور رسم شهزادی هنگام تحصیل از سال چهارم به بعد به علت قدرت بیان و حافظه قوی ای که داشت به پیشنهاد مدیر آموزشگاه کاما آتورنان،زنده یاد دستور دکتر ایرج جهانگیر تاراپوروالا در جشنهای ملی و مذهبی ایرانیان مقیم هند نیز سخنرانیهایی ایراد می کرد.

دستور رستم شهزادی در سال 1314 پس از فراقت از تحصیل به ایران مراجعت و از همان بدو ورود از طرف انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی به سرپرستی پرورشگاه مارکار یزد که در آن زمان تحت مدیریت «میرزا سروش لهراسب» اداره می شد،انتخاب گردید.دستور شهزادی در این دوره حدودا” سه ساله به تدریس دروس دینی،زبان انگلیسی،تاریخ و جغرافیا در دبیرستان مارکار یزد مشغول بود.دستور رستم شهزادی از همان جوانی همکاری خویش را با کنکاش موبدان یزد آغاز کرده و در ایام تعطیل گاه پیاده و گاه با دوچرخه به گهنبارخانه یزد و نقاط مختلف دهات زرتشتی نشین می رفت و به ایراد سخنرانیهای دینی و فرهنگی و پاسخ دادن به پرسشهای دینی مردم آنجا مشغول می شد.آن بزرگوار هیچگاه این کوشش های مقدس را در طول زندگی پربرکتشان متوقف نساختند.مجموعه این سخنرانی ها بکوشش دُخت گرامشان،بانو مهرانگیز شهزادی (باستانی) در قالب کتابی تحت عنوان«مجموعه سخنرانی های موبد موبدان رستم شهزادی»،به زیور طبع آراسته گردیده است.

دستور رستم شهزادی در سال 1320 با خواهر گرامی میرزا سروش لهراسب،شادروان بانو دولت خانم لهراسب ازدواج نمودند.در سال 1325 بنا به دعوت انجمن زرتشتیان تهران به منظور تعلیم دروس دینی و زبان انگلیسی در دبیرستانهای پسرانه فیروزبهرام و دخترانه انوشیروان دادگر،به همراه همسر و یک فرزند به تهران نقل مکان کردند.دستور این فرصت را غنیمت شمرده و در کنکور دانشکده حقوق دانشگاه تهران شرکت کرد که پس از قبولی به مدت سه سال به تحصیل پرداخت و لیسانس خود را با پایان نامه ای با درجه عالی به نام «قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان » که ترجمه ای است به فارسی از متن پهلوی «ماتیکان هزارداتستان» دریافت داشتند.

به سال 1331 دستور شهزادی به استخدام وزارت فرهنگ و آموزش عالی در آمد و چندی بعد نیز در سال 1338 مسئولیت کتابخانه اردشیر یگانگی را نیز عهده دار شدند و البته هم زمان به کار در اداره اعزام دانشجو به خارج از کشور نیز نظارت می کرد.در دیماه سال 1339 برای نخستین بار دستور رستم شهزادی در تلویزیون ملی ایران به ایراد سخنرانی پرداخت،موضوع آن سخنرانی «برابری و برادری در دین زرتشتی» بود که ایشان در آن برنامه شجاعانه از این موضوع دفاع کردند که به دلیل سخنرانی ارزشمندشان از جانب روانشاد ارباب رستم گیو  که در آن زمان ریاست انجمن زرتشتیان تهران را عهده دار بودند،تقدیر نامه دریافت نمودند.

به سال 1339 که نخستین کنگره جهانی زرتشتیان در تهران برگزار گردید،دستور رستم شهزادی به سمت دبیری کنگره و گزارش نویسی آن انتخاب شد.از سال 1342 دستور به  دعوت سازمان فروهر به عنوان رئیس افتخاری کلاسهای عالی دینی انتخاب گردید که سالیان سال این کلاسها را با موفقیت برگزار می کرد و طی این دوره ها بیش از چندصدنفر فارغ التحصیل شدند که هم اکنون هریک در گوشه ای از جهان به آموزش و تعلیم دادن آموزه های اشو زرتشت به سایر زرتشتیان مشغولند.

در سال 1352 پس از بازنشسته شدن شادروان سهراب سفرنگ،دستور رستم شهزادی از طرف دولت وقت با معرفی نامه انجمن زرتشتیان به دلیل داشتن لیسانس حقوق قضایی به سرپرستی دفتر خانه ازدواج زرتشتیان انتخاب گردید که تا پایان عمر نیز این وظیفه را به خوبی انجام می داد.در سال 1358 باوجود ناآرامی اوضاع و بمب گذاریهای متعددی که از طرف مخالفان در نهادهای مملکتی  می شد،دستور رستم شهزادی چون دوستدار ایران  و نگران سرنوشت جامه زرتشتی بود،شجاعانه دعوت انجمن زرتشتیان و آراء عموم زرتشتیان را پذیرفت و حاضر شد برای تدوین قانون اساسی کشور در نخستین مجلس خبرگان قانون اساسی انجام وظیفه کند.در جلسات همواره کوشش می کرد که حق و حقوق زرتشتیان و دیگر پیروان ادیان الهی را یادآور شود و بر بسیاری از باور های ملی و مذهبی تاکید می کرد.یکی از بزرگترین اقدامات ایشان تثبیت سه رنگ پرچم ایران در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود.دستور شهزادی با پدید آوردن روح برادری در دل دیگر باشندگان در جمع خبرگان قانون اساسی و ایراد توضیحات بایسته سبب شد که در رای گیری به عمل آمده، سه رنگ پرچم ایران بدون تغییر تصویب شود.

دستور شهزادی پس از انقلاب1357 هم به همکاری مداوم خود با انجمن ها و سازمانهای زرتشتی ادامه داد،سالها ریاست کنکاش موبدان را بر عهده داشت و روز به روز با روحیه ای خستگی ناپذیرتر بر تلاشهایش می افزود.بطوریکه در کنگره های جهانی زرتشتیان در نقاط مختلف جهان همیشه به عنوان سخنرانی چیره دست شرکت می کرد.دستور شهزادی با گشاده رویی تام و مهربانی،تمام وقت در اختیار پژوهشگران دین زرتشتی و دوستداران فرهنگ ایرانی بود و به حل و فصل مسائل دینی زرتشتیان می پرداخت و همواره در دفتر کارش راهنمای محققان و پرسشگران بود.به دلیل اطلاعات گسترده ایشان در مسائل مختلف علمی،دینی و فرهنگی بارها و بارها در جلسه های مهم فرهنگی و ملی به عنوان نماینده و موبد موبدان زرتشتیان از ایشان دعوت به عمل می آمد و در گفتگوهای تلویزیونی و مطبوعاتی نیز حضوری فعال داشت.دستور به تعلیم دادن و آموزگاری بسیار علاقمند بود،بطوریکه حتی در دوره بازنشستگی نیز کار خود را در وزارت فرهنگ و آموزش عالی ادامه داد و حتی در شش ماه آخر عمر پُربرکتشان که نخست در بخش مراقبت های ویژه ی بیمارستان و نیز در بستر بیماری در منزلشان می گذشت،با کمک دختر گرامیشان به مکاتبات و ارتباطش با جامعه ادامه داد.

دستور رستم شهزادی 65 سال بطور جدی سخنرانی و نویسندگی کرد و در مجموع بیش از هزار سخنرانی و صدها نوشته و ده ها عنوان کتاب چون:

1:ترجمه متن پهلوی«ماتیکان هزار داتستان» [= قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان]

2:آوانویسی و ترجمه ی کتاب مقدس «خرده اوستا»

3:ترجمه ی سرودهای مینوی«گاتها»

4:«زرتشت و آموزشهای او»

5:«جهان بینی زرتشتی»

6:«زرتشتیان یکتاپرستند»

7:«سیری در آموزشهای گاتها»

8:«واژه نامه پازند»

9:«دین و دانش»کتاب آموزش دینی دانش آموزان اول دبیرستان

10:ترجمه به فارسی کتاب بسیار ارزشمند«خداشناسی زرتشتی»[Zoroastrian Theology] اثر شمس العلما دستور دکتر مانکجی نوشیروانجی دهالا

11:ترجمه به فارسی کتاب«زناشوئی در ایران باستان» اثر دستور جمشید کاووس جی کاتراک

12:ترجمه به فارسی کتاب«آموزشهای زرتشت_پیامبر ایران» اثر دکتر تهمورس ستنا

آخرین مقاله ای که از دستور رستم شهزادی در نشریه ای چاپ شد،مقاله ای است با عنوان «جشن و شادی در ایران باستان» که در ماهنامه فروهر در شماره 5_6 امرداد و شهریور سال 1378 بطبع رسیده و آخرین سخنرانی رسمی ایشان در حرم امام خمینی(ره) به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد امام بود.

دریغا که سعادت بهره مندی ما از این اُسوه ی ایمان و گنجینه ی علوم مزدیسنی و چشمه جوشان معرفت توحیدی بیش از این نبود و در نهایت تأسف در 23 اسفند ماه سال 1378 دستور بزرگوار،آن پاکمرد آزاده،پیر حقیقی راه اشو زرتشت پس از سالها زندگی پربرکت چشم از گیتی فرو بست و عاشقانش را در فراق خویش تنها گذاشته،بسوی مینو جهان بشتافت…

دردا که پاکباز جهـان،از جهـان برفت    پاک آنچنان که آمده بود،از میان برفت

از پیشگاه پروردگار یکتا و بی همتا برای روان وی « وَهیشتم اَهوم اَشه اُنام رَاُچنگهم ویسپوخواتِرم» [=بهشت روشن و سراسر شادی،جایگاه پرهیزکاران] را آرزومندم.ایدون باد.

آرام‌گهان زنده‌دل دهر همی خفته خموش
از تن چو روان شد ره پاکان و نیاکان سروش

ای دریغا گر نگردد باز از پند سخنور به دل قوم خروش
صدها سخن نیک از آن پیرمغان مانده به گوش

گفتا به تو ای همدل و همکیش سرافراز بکوش
کز رفتن من آتش آیین پُر از مهر نگردد خاموش

Leave a comment

Filed under فرزانگان زرتشتی

Leave a comment